کاربرد و کارکرد مثل در مجموعه داستانِ یکی بود و یکی نبود جمال زاده
Authors
abstract
شاعران و نویسندگان فارسی زبان، همواره برای آنکه به لطف و شیرینی و رسایی کلام خویش بیفزایند، از مثل بهره برده اند. در میان نویسندگان معاصر، محمدعلی جمال زاده در داستان های خویش از مثل مکرر استفاده کرده است. او در پنج داستان در مجموعۀ یکی بود و یکی نبود، 73 مثل به کار برده است. شیوه های کاربرد (چون اقتباس، حل، اشاره و تصویرسازی) و کارکردهای مختلف (چون اجتماعی، ارزشی، اخلاقی، انتقادی و طنزآمیز) اهمیت مثل را در نظر این نویسنده و کنجکاوی و علاقه مندی او را نسبت به ادبیات عامه نشان می دهد. همچنین بیان ارزش های بارز فرهنگی و یا مخالفت با ضد ارزش ها از نظر مضمونی برای نویسنده اهمیت داشته است. در مجموعۀ یکی بود و یکی نبود، کاربرد مثل ها به تقویت و پرداخت بعضی عناصر داستانی (شخصیت پردازی، لحن، فضاسازی، موضوع و درون مایه و ... ) نیز کمک کرده است. می توان گفت کاربرد مثل جزو ویژگی های سبکی جمال زاده شده است.
similar resources
کارکرد دیالکتیک1 «بود» و«نبود» در مجموعه «یکی بود یکی نبود» جمالزاده2 و میخائیل نعیمة3
«بود» و «نبود» دو لفظ متضاد هستند که ریشه در ادبیات داستانی شرقی دارند و مهمترین نشانه آن نیز اصطلاح معروف «یکی بود یکی نبود» است. مفهوم تضاد موجود در این دو واژه که می توان از آن به عنوان مفهوم دیالکتیکی فلسفی نیز یاد کرد به عناصر داستان (به معنی عام کلمه داستان) کمک می کنند تا به سوی شکل گیری وحدتی حرکت کنند که همان معنی و مفهوم داستان است که صرف نظر از نوع نگاه به مولفِ متن و معنی، در داستان ...
full textتحلیل محتوایی مثلها در «گلستان» سعدی و «یکی بود و یکی نبود» جمال زاده
مثل در ادب فارسی از جمله گنجینههای ارزشمند است و از دیرباز در آثار شعرا و نویسندگان نمود داشته و موجب غنای این آثار گشته است. در این پژوهش با مقایسه محتوایی مثلها در دو اثر منثور دو نویسندۀ سرآمد در قرن هفتم و معاصر، (گلستان و یکی بود یکی نبود) تلاش شده نگرش و دیدگاه این دو نویسنده در کاربرد مثل سنجیده و تحلیل شود؛ گلستان و یکی بود و یکی نبود، اثر قابل تأملی در دو مقطع زمانی متفاوت بر ادبیات ...
full textکارکرد دیالکتیک۱ «بود» و«نبود» در مجموعه «یکی بود یکی نبود» جمالزاده۲ و میخائیل نعیمه۳
«بود» و «نبود» دو لفظ متضاد هستند که ریشه در ادبیات داستانی شرقی دارند و مهمترین نشانه آن نیز اصطلاح معروف «یکی بود یکی نبود» است. مفهوم تضاد موجود در این دو واژه که می توان از آن به عنوان مفهوم دیالکتیکی فلسفی نیز یاد کرد به عناصر داستان (به معنی عام کلمه داستان) کمک می کنند تا به سوی شکل گیری وحدتی حرکت کنند که همان معنی و مفهوم داستان است که صرف نظر از نوع نگاه به مولفِ متن و معنی، در داستان ...
full textبررسی مجموعه داستان کوتاه "یکی بود و یکی نبود" جمال زاده بر اساس سبک شناسی نقش گرا
زبان شناسی نقش گرا یا زبان شناسی کارکردگرا، یکی از رویکردهای نظری در زبان شناسی است که در مقابل زبان شناسی صورت گرا قرار می گیرد. در این رویکرد، بر نقش های اجتماعی و بافتی زبان تأکید می شود. این شاخه از زبان شناسی، زبان را نه یک نظام منزوی بلکه ابزاری اجتماعی و کارآمد می-داند. بر این اساس، هر انسانی، موجودی اجتماعی است که زبان را تنها به منظور ارتباط با دیگران به کار نمی برد بلکه در کنار فرایند...
بررسی تأثیر سبک نثر «حاجی بابااصفهانی »بر « یکی بود یکی نبود محمد جمال زاده»
میرزا حبیب اصفهانی از شاعران، نویسندگان و مترجمان اواخر قرن سیزدهم هجری است و مهمترین دست آورد ادبی وی، ترجمه هنرمندانه اش از رمان سرگذشت حاجی بابای اصفهانی اثر جیمز موریه انگلیسی است.این ترجمه از این جهت ارزش دارد که یک آفرینش ادبی و هنری است و بر جریان نثر معاصر فارسی تأثیر بسزایی گذاشت. در این اثر مترجم ضمن حفظ اسلوب متین و مستحکم نثر قدیم از اصطلاحات و الفاظ عامیانه، طنز و فکاهه بهره گرفت و...
ارزشیابی اشتباهات در ترجمه استعاره های ادبی: بررسی موردی داستان یکی بود یکی نبود اثر محمد علی جمال زاده
ترجمه ی استعاره ها همواره یکی از مشکلات عمده در ترجمه بوده است. نظرات متفاوتی درباره ی اینکه چه بخشی از استعاره باید در ترجمه حفظ و منتقل شود ارایه شده است . همیشه صاحب نظران عرصه ی ترجمه بر سر اینکه تصویرسازی استعاره یا معنی آنست که باید در ترجمه حفظ شود اختلاف نظر داشته اند. یکی از موضوعات اصلی عرصه ی ترجمه نیز ترجمه ی استعاره ها بوده است(ریس، 1997 : دبریزنسکا 1998: نیومارک 1988 ). مطالعات تج...
My Resources
Save resource for easier access later
Journal title:
فرهنگ و ادبیات عامهجلد ۵، شماره ۱۲، صفحات ۱۹۷-۲۲۰
Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023